بعضى چنین فرض کردهاند که انسان مىخواهد آزاد مطلق زندگىکند. آزاد مطلق زندگى کردن، گذشته از اینکه امرى است ناممکن ومحال، مساوى است با خروج از انسانیت. آزاد مطلق که انسان هیچحکمى، آرزویى، هدفى و ایدهاى را بر خود نپذیرد، یعنى بىایده بودنمطلق، این سقوط است و در دنیا وجود ندارد. آن کسانى همکه دم از آزادى مطلق و عصیان مطلق زدهاند که تسلیم امر هیچ حاکمىنمىشوند، مىبینید سراسر زندگىشان ایده داشتن است و به دنبالیک ایده مىدوند. به دنبال یک ایده رفتن معنایش حکومت همان ایده رادر درون خود پذیرفتن است. پس اگر اسم بنده و برده بردیم، وحشت نکنید بگویید چرا قرآنوقتى که مىخواهد براى انسان مثال بزند، به بنده و برده مثال مىزند،بردهاى که چند نفر شریک مالک بدخو و ناسازگار داشته باشد و بردهاىکه یک ارباب سازگار داشته باشد. این مثال براى این است که دیگرباقىاش تعارف است؛ انسان در درون خودش نمىتواند حکومت هیچ ایدهاى را نپذیرد. اگر فرض کنیم نپذیرد، از انسانیت ساقط است.
جناب عبدالمطلب شاهد سجده چهار رکن کعبه بر مقام ابراهیم بوده و دیده که «هُبَل» بت بزرگ بر زمین افتاده و منادی به ولادت حضرت محمد(ص) بشارت داده و خبر داده که تشت از فردوس برای شستن این نوزاد آوردهاند.
کتاب «قاف» بازخوانی زندگی آخرین پیامبر از ولادت تا رحلت ایشان با ویرایش یاسین حجازی از متن سه کتاب کهن به نامهای تفسیر سورآبادی، سیرت رسول الله و شرف النبی است که انتشارات شهرستان ادب آن را منتشر کرده است.
بسیاری از گروههای تواشیح آثاری با موضوع پیامبر اعظم(ص) اجرا کردهاند که در این گزارش منتخبی از این آثار تقدیم میشود.
امروز 17 ربیعالاول هم زمان با ولادت باسعادت حضرت محمد(ص) آخرین پیامبر الهی است. بر همین اساس در این پست برخی از آثار گروههای تواشیح مختلف کشورمان با موضوع پیامبر مهربانی تقدیم مخاطبان عزیز میشود.
مدیرگروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات بیان داشت: عنایت و توجه پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) به ایرانیان و رفع تبعیض از موالى که در دوره خلفاى پیشین رواج داشت، سبب مىشد که ایرانیان،روز به روز شیفته و شیداى اسلام راستین شوند.
بدون شک ورود اسلام به سرزمین پهناور ایران، تحول عمیق و گستردهای بر ابعاد گوناگون دینی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایرانیان داشته است، هر چند نمیتوان انکار کرد که جنگ اعراب مسلمان با دولت ساسانی و شکست امپراتوری ساسانی موجب شد که اسلام با سرعت بیشتری به همه مناطق ایران برسد و آرامآرام مردم زیادی با رها کردن دین زرتشتی به دین جدید بگروند و برای بسط و تعمیق آن فداکاریهای زیادی از خود نشان دهند. اما این پرسش همواره مطرح شده است که آیا نفوذ دین اسلام در ایران، معلول پیروزی عربها و حاصل خونریزیها و خشونتهایی است که به آنها نسبت میدهند (و البته اساس درستی هم ندارد) و یا محصول فرآیندی تدریجی و عمدتاً فرهنگی است که بر بستر آماده جامعه ایرانی جاری شد و با گذر از فراز و نشیبهای بسیاری به اعماق لایههای ذهنی و شخصیتی ایرانیان نفوذ کرد، جریانهای فکری گوناگونی با انگیزههای مختلف و خاستگاههای متفاوتی کوشیدهاند تا این گونه القا کنند که اسلام ایرانیان، نتیجه قدرت شمشیر و خشونت اعراب است! نظریهای که علاوه بر مباینت با قوانین و سنتهای اجتماعی، چیزی جز تحقیر و توهین به شعور و شخصیت ایرانیان نیست!
اما به تعبیر دیگر مىگوییم: توحید نظرى و توحید عملى؛توحید نظرى منقسم مىشود به توحید ذاتى، توحید صفتى، توحید فعلى. معناى توحیدهاى نظرى، چگونه دانستن و چگونه فکر کردن است. انسانموجودى است مفکّر، داراى اندیشه، منطق و استدلال؛ یعنى فکر واستدلال و اندیشه و منطق انسان باید برسد به مرحله این سه توحید:توحید ذاتى و صفتى و فعلى؛ یعنى انسان اینچنین بیندیشد. پس توحید نظرى یعنى توحیدى اندیشیدن، خدا را در ذات، صفات و فعل، واحد ویگانه دانستن؛ از نوع دانستن است.
اما توحید در عبادت یا توحید عملى از نوع بودن است؛ یعنى موحّد بودن. آنها از نوع اندیشیدن است، این از نوع بودن است؛ یعنى ما باید اینجور باشیم. به عبارت دیگر توحیدهاى نظرى و فکرى وقتى در مرحلهعمل در وجود انسان پیاده مىشود آن وقت اسمش مىشود توحید عملىیا توحید در عبادت، به معنى اعمّى که توحید در عبادت دارد. اخلاص وتوحید و شرک در اسلام یک معنى بسیار وسیعى دارد که این مطلب راتوضیح خواهیم داد.