سالها از فاجعه فقدان پدر میگذرد، اما او همچنان با یادآوری آن خاطره بیتاب میشود. عطوفت پدر و توجه او به کوچکترین نکات، همچنان فرا راه زندگی او و خواهر و برادرهاست. چراغ فروزانی که نه تنها آنان که فرزندان بیشماری را هادی بوده است.
سالها از فاجعه فقدان پدر میگذرد، اما او همچنان با یادآوری آن خاطره بیتاب میشود. عطوفت پدر و توجه او به کوچکترین نکات، همچنان فرا راه زندگی او و خواهر و برادرهاست. چراغ فروزانی که نه تنها آنان که فرزندان بیشماری را هادی بوده است.
نگارنده این سطور، هرتوضیحی را برای این گفت وشنود خواندنی زائد میانگارد و تنها براین نکته پای میفشرد که آنچه در این مصاحبه آمده، نمادی از سبک زندگی اسلامی است که از قضای روزگار، نیاز جامعه امروز است.با سپاس از سرکار خانم عالیه روحانی همسر شهیدآیت الله مطهری که ساعتی باما به گفت وگو نشستند.
*به عنوان سوال آغازین، بهتر است از آشنایی با استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری و چگونه گی ازدواج با ایشان بگویید؟
من خیلی جوان بودم که با ایشان ازدواج کردم. پدرم روحانی و مادرم از خانواده متمولی بودند. آقای مطهری شاگرد پدرم بودند و پدرم فوقالعاده به ایشان علاقه داشتند و فکر میکردند اگر ایشان را از دست بدهند، در واقع گوهر گرانبهایی را از دست دادهاند و انصافاً هم درست فکر میکردند. تفاوت سنی من و آقای مطهری زیاد بود و خود ایشان هم آنطور که بعدها فهمیدم ترجیح میدادند همسری را انتخاب کنند که اینقدر جوان نباشد، ولی پدرم معتقد بودند فردی با خصلتهای آقای مطهری، هر سن و سالی که داشته باشد انسان یگانه و ممتازی است و تفاوت سن و مسائلی از این قبیل در برابر علم، دانش و تدبیر ایشان هیچ ارزشی ندارد.
اصل انتظار فرج از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی دیگر استنتاج می شود و آن اصل”حرمت یأس از روح الله” است. مردم مؤمن به عنایات الهی،هرگز و در هیچ شرایطی امید خویش را از دست نمی دهند. انتظار وظیفه است اما وظیفه، انتظار نیست؛ یعنی ما موظفیم که منتظر و امیدوار به آینده باشیم ولی وظیفه ما صرفا این نیست که منتظر باشیم. “انتظار مثبت” همان است که توأم با آمادگی است.
شهید مطهری
بعضى چنین فرض کردهاند که انسان مىخواهد آزاد مطلق زندگىکند. آزاد مطلق زندگى کردن، گذشته از اینکه امرى است ناممکن ومحال، مساوى است با خروج از انسانیت. آزاد مطلق که انسان هیچحکمى، آرزویى، هدفى و ایدهاى را بر خود نپذیرد، یعنى بىایده بودنمطلق، این سقوط است و در دنیا وجود ندارد. آن کسانى همکه دم از آزادى مطلق و عصیان مطلق زدهاند که تسلیم امر هیچ حاکمىنمىشوند، مىبینید سراسر زندگىشان ایده داشتن است و به دنبالیک ایده مىدوند. به دنبال یک ایده رفتن معنایش حکومت همان ایده رادر درون خود پذیرفتن است. پس اگر اسم بنده و برده بردیم، وحشت نکنید بگویید چرا قرآنوقتى که مىخواهد براى انسان مثال بزند، به بنده و برده مثال مىزند،بردهاى که چند نفر شریک مالک بدخو و ناسازگار داشته باشد و بردهاىکه یک ارباب سازگار داشته باشد. این مثال براى این است که دیگرباقىاش تعارف است؛ انسان در درون خودش نمىتواند حکومت هیچ ایدهاى را نپذیرد. اگر فرض کنیم نپذیرد، از انسانیت ساقط است.
جناب عبدالمطلب شاهد سجده چهار رکن کعبه بر مقام ابراهیم بوده و دیده که «هُبَل» بت بزرگ بر زمین افتاده و منادی به ولادت حضرت محمد(ص) بشارت داده و خبر داده که تشت از فردوس برای شستن این نوزاد آوردهاند.
کتاب «قاف» بازخوانی زندگی آخرین پیامبر از ولادت تا رحلت ایشان با ویرایش یاسین حجازی از متن سه کتاب کهن به نامهای تفسیر سورآبادی، سیرت رسول الله و شرف النبی است که انتشارات شهرستان ادب آن را منتشر کرده است.
بسیاری از گروههای تواشیح آثاری با موضوع پیامبر اعظم(ص) اجرا کردهاند که در این گزارش منتخبی از این آثار تقدیم میشود.
امروز 17 ربیعالاول هم زمان با ولادت باسعادت حضرت محمد(ص) آخرین پیامبر الهی است. بر همین اساس در این پست برخی از آثار گروههای تواشیح مختلف کشورمان با موضوع پیامبر مهربانی تقدیم مخاطبان عزیز میشود.